《و لَقَد خَلَقنا الاِنسانَ فِی کَبَد》
این آیه تمام ماجراست دوست من
آیه یاس است و چکیدهای کمال از تمام هست و نیستمان
یعنی امیدی هم در کار نیست، فریبمان دادند
یزدان پیروزگر، از همان ازل آب پاکی را روی دستمان ریخته بود
دردی ازلی در وجودمان نهادینه است
درد و رنج برایمان مقدر شده
کلک رنج، قدرتمند است و ما در برابر آن ناتوان و نحیف
چگونه میتوان از آن رهایی جست؟
راه فراری نیست،
تمام کوچهها بن بست است
هر چقدر بیشتر دوندگی کنی ،
محکم تر از قبل به دیوار پایان کوچه برخورد میکنی و درست مثل قبل دوباره فرو میریزی
اینبار اما جانگداز تر، دردناک تر، مغروق تر در غم
راه فراری نیست دوست من...
میم.سین